سوالهایی برای تغییر مسیر زندگی

چه هنگامی متوجه می شویم باید مسیر زندگی خود را تغییر دهیم؟
هرچه سن بالاتر میرود، متوجه میشویم که زندگی با چه سرعت عجیبی درحال گذر است و ما زمانهای مناسب برای رسیدن به اهدافمان را به راحتی از دست می دهیم. روزمرگی، میتواند قاتل تمام آرزوها و هدفهای بزرگ ما باشد. هنگامی که روزهای ما به تکرار بگذرد، یعنی زندگی را باختهایم. ممکن است گاهی به رویاهای گذشته خود فکر کنیم و متأسفانه متوجه شویم که بسیار از آنها دور شدهایم.
همیشه فرصتی برای تغییر دادن وجود دارد. ما در این مقاله میخواهیم برای شما همراهان عزیز مجله پزشکی سوالات چالش برانگیزی را مطرح کنیم، که با جواب دادن به آنها، متوجه شوید آیا زمان آن رسیده که تغییری در زندگی خود ایجاد کنید یا به همین شیوه جلو بروید. ممکن است عده ای به این نتیجه برسید که راه را از جایی به بعد اشتباه رفتهاید و حال دو انتخاب جلوی روی شما قرار دارد، اینکه چشمان خود را بر راهی که اشتباه آمدهاید، ببندید و همان را ادامه دهید یا اینکه از هر جای راه که آمدهاید، برگردید و مسیر درستی را بروید. اگر تصمیم گرفتید، مسیر درست زندگی را انتخاب کنید، با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.
ادامه دادن این شغل چه فایدهای برای من دارد؟
یکی از مهمترین مواردی که میتواند آسایش شما را در زندگی تامین کند و تا حدودی به شما کمک کند تا به آرزوهایتان برسید، داشتن یک شغل مناسب است. درآمد و دارایی را هرگز نمیتوان با شعارهای زیبا و جمله های فریبنده، از اولویت های زندگی کنار گذاشت. پس شغل شما بسیار اهمیت دارد.
حال میخواهیم بدانیم که این شغل، تا چه حد مناسب شرایط روحی و جسمی شما است. نیازی نیست که شما شغلی را انتخاب کنید که عاشق آن باشید، این شرایط بندرت ممکن است پیش بیاید. اما باید شغل شما به گونهای باشد که مقداری از لذت و آرامش را به شما تزریق کند. اگر احساس میکنید که شغل شما یک شغل فرسایشی است که روح و جسم شما را به مرور نابود میکند، جای شکی نمیماند که بهتر است یک بازبینی بر روی شغل خود داشته باشید.
هیچکس بهتر از خود شما متوجه تاثیر شغلتان، بر روح و جسم خودتان نمیشود. شغلهایی که بسیار با رویاها و آرزوهای شما متفاوت هستند، نمیتوانند برای شما مناسب باشند. شاید یک تغییر کوچک در همین شغل کنونی، بتواند شرایط را بهتر کند. شما در اینجا باید یک لیست تهیه کنید و راههای پیش رو را بررسی کنید. شاید انتقال از این اداره کنونی، به ادارهای دیگر، شرایط را برای شما بهتر کند. امکان ادامه تحصیل، امکان آموختن مهارتهای شغلی بیشتر، امکان ترک شغل و شروع مجدد شغلی دیگر و... گزینههای پیش روی شما هستند که باید به دقت بررسی شوند.
وضعیت سلامتی من به چه شکل است؟
بارها شنیدهاید که تغذیه مناسب و ورزش کردن، میتواند سلامتی شما را تا حدودی تضمین کند. اما اصولاً ما راههای دیگری را امتحان می کنیم. وقتی که جسم شما دچار بیماریهای متفاوتی شود، روح هم نمیتواند شاد و سالم باشد. هرگز روح و جسم از هم جدا نیستند. افراد زیادی هستند که بهعلت شرایط بد جسمی، دچار افسردگی میشوند. چیز جالبی که شاید ندانید این است که "مقابل افسردگی، خوشحالی نیست! بلکه تحرک جسمی و پویایی شما است"
اگر به جایی رسیدید که متوجه شدید جسم شما رو به فرسودگی است، باید شرایط را برای خود نوشته و ببینید چه کارهایی را میتوانید انجام دهید. مقصود ما از نوشتن این است که ایدههایی را بر روی کاغذ بیاورید، که توانایی انجام آنها را دارید. یعنی از گامهای کوچک شروع کنید که برداشته شوند نه اینکه رؤیاهایی که ممکن است نتوانید به آن ها برسید.
کی از ناحیه امنتان خارج شدید؟
آیا شما فقط در یک مسیر همیشگی قدم برمیدارید؟ چه هنگام سعی کردید این مسیر را کمی تغییر دهید و چیزهای جدیدی را به آن اضافه کنید؟ شاید یکی از ضربالمثلهایی که جلوی افکار بزرگ، ایدههای جالب و ریسک پذیری را در ما گرفته است، ضربالمثل "احتیاط بهتر از پشیمانی" است. همیشه به اینگونه نیست! اگر حس میکنید از این روند زندگی متنفرید، شروع کنید آن را تغییر دهید. قرار نیست اتفاق خیلی ناهنجاری بیفتد. بهتر است گاهی از ناحیه امنتان خارج شوید. هنگامی که تصمیم به تغییر بگیرید و اولین قدمها را بردارید، دیگر بقیه راه به این ترسناکی نیست.
اگر به همین شکل ادامه دهم، چه میشود؟
هرچند وقت یکبار، بهتر است آینده زندگی کنونی خود را در نظر بگیرید و ببینید با همین شرایط، ۵ سال دیگر در چه موقعیتی هستید؟ ۱۰ سال دیگر چطور؟ یا حتی ۲۰ سال دیگر؟ و بعد شرایط را بسنجید و ببینید آیا از آن شرایط راضی هستید؟ دورنمای زیبایی برای شما هست یا چیزی است که به شما احساس پوچی و خستگی میدهد؟ هنگامیکه احساس کردید دیگر دورنمای کنون زندگی کنونی خود را دوست ندارید، وقت آن رسیده که این دورنما را تغییر دهید، با تغییر شرایط کنونی.
ممکن است اکنون زندگی خیلی سختی را بگذرانید اما چیزی باشد که با علاقه انتخاب کرده اید، به دنبال هدفی بزرگ. ممکن است قدمهای شما کند شده و راه پر از دشواری باشد و شما گاهی امیدتان را از دست داده و غمگین شوید. در اینجا هم دورنمای زندگی میتواند به شما کمک بزرگی کند. با تجسم گذشتن از مشکلات و چیزی که انتهای مشکلات در انتظار شما است، میتوانید امید تازهای را پیدا کرده و با تلاشی بیشتر به سمت جلو حرکت کنید.
آیا از همه استعدادهای خودم استفاده میکنم؟
برای جواب این سوال یک برگه تهیه کنید و تمام استعدادها و تواناییهایی که از خود میشناسید را بر روی برگه بنویسید و سپس ببینید در شغل و زندگی خود، از کدامیک از آنها استفاده میکنید. اگر متوجه شوید که خیلی از استعدادها و توانمندیهای شما، بیاستفاده مانده اند، یعنی مسیر شما بشدت اشتباه است. نمیگوییم که تمام استعدادها و تواناییهای شما میتواند وارد شغل شما شود اما هنگامی میتوانید از شغل و حرفه خود احساس لذت داشته باشید، که حداقل یک یا دو توانمندی و استعداد شما در آن حرفه مورد استفاده قرار بگیرد.
ممکن است در کارهایی پول بیشتری بدست آورده و شما برای رسیدن به آن پول، مجبور به انجام آنها شوید اما همیشه این اجبار نمیتواند زیبا باشد. حتی اگر در قبال آن، پول خوبی را بدست بیاورید. اگر همیشه مجبور به انجام دادن کاری باشید که توانمندیهای شما در آن قرار نگرفته باشد، مطمئن باشید به سرعت سلامت روان شما به خطر میافتد.
چیزهایی که از آنها متنفرید کدامند؟
چیزهایی که آنها را دوست ندارید، برای شما مشخص است حتی بیشتر از چیزهایی که آنها را دوست دارید، آنها را میشناسید. خیلی خوب است که بتوانید مقدار زیادی از این موارد منفی را از زندگی خود کنار بگذارید. بیشتر ما عادت کردهایم، با چیزهایی که از آن ها متنفریم، کنار بیاییم و در کنار آنها زندگی خود را ادامه دهیم.
شاید شما از کار خود، از افرادی که با آنها کار میکنید، متنفر باشید، اما به خود بگویید "چارهای ندارم باید با آنها کنار بیایم" ولی یک نصیحت کوتاه به شما میکنیم "زندگی بسیار کوتاهتر از آن است که با چیزهایی که از آن متنفرید، کنار بیایید". بیشتر آدمها خلاف این توصیه عمل میکنند و شاید بهخاطر همین است که راندمانهای کاری پایین می آید و سلامت جسم و روح ما به خطر میافتد.
اگر مدت کوتاهی از زندگی شما مانده باشد؟
شاید این یک سوال کلیشهای و تکراری باشد و شما هم پاسخ هایی به مراتب کلیشهای و تکراری تر به آن بدهید اما یک بار برای خود این موارد را بنویسید. ببینید اگر مدت کوتاهی به انتهای زندگی شما مانده باشد، دوست دارید چه کاری را انجام بدهید. شاید بگویید که دوست دارید گاهی کتاب بخوانید، پس الان بخوانید. دوست دارید کنار خانواده خود باشید، پس الان در کنارشان قرار بگیرید.
شما میتوانید همین الان هم زندگی خود را زیبا کنید. درست است که مسائل مالی اثر خیلی زیادی بر روی آرامش شما دارند اما سعی کنید به گونهای زندگی خود را برنامهریزی کنید که اگر همین فردا هم از دنیا بروید، بتوانید بگویید تا لحظه آخر تلاش کردم که زندگی خودم و اطرافیانم زیباتر شود. سختیها و بیپولیها برای بیشتر مردم وجود دارد اما میبینید که عدهای با همین مشکلات، شادتر هستند. آنها افرادی اند که زندگی کردن را بلدند. ما نمیدانیم چقدر زمان داریم. نمیگوییم همه رویاها را به واقعیت تبدیل کنید و هر کاری را که دوست دارید انجام دهید، اما حداقل بخشی از آنها را انجام دهید.
نخستین گام چیست؟
اگر پس از خواندن این موارد حتی یک گام کوچک به سمت ساختن زندگی بهتر بردارید، شما برنده حقیقی زندگی هستید. مثلاً تصمیم بگیرید صبح ها بعد از بیدار شدن به مدت ۲ دقیقه جلوی آینه با خودتان صحبت کنید، از خودتان تعریف کنید و بگویید امروز قرار است برای بهتر شدن شرایط، چه کاری را انجام دهید. یا تصمیم بگیرید این بار نظم بیشتری را اطراف خودتان رعایت کنید تا حس بهتری به خودتان بدهید، تصمیم بگیرید یک گلدان کوچک را با خود به محل کار برده و به آن برسید، این تصمیمها و گامهای کوچک است که برای شروع میتواند شما را آماده به پذیرفتن تغییرات کند.
بیشتر بخوانید:
به افراد داغدیده آرامبخش ندهید
نارکولپسی یا حمله خواب
کودک آزاری
ورزش و ترک اعتیاد
چه چیزهایی در خواب می بینید